ذهن همه‌مان يك ايراد مشترك دارد

ما به هر مشكلي برمي خوريم ، به دنبال جابجايي مردم هستيم و فكر مي كنيم راه بهبود و تغيير اوضاع تغيير مردم است. زيرا؟ اين بدان دليل است كه ما نمي فهميم با تغيير افراد و ترك سيستم ها و سازوكارهاي ناسالم نمي توان هيچ چيز را بهبود بخشيد.

يك ساختار فاسد حتي بهترين افراد را فاسد مي كند (يا بيش از حد آن منجر به ناكارآمدي و حذف آن مي شود) و برعكس ، يك سيستم صالح و سالم مي تواند افراد فاسد را در چارچوب درست قرار دهد.

سالهاست كه اختلاف ما بر سر اين است كه آيا ناطق بايد بيايد يا خاتمي؟ احمدي نژاد بايد بيايد يا قاليباف؟ سر خوب است يا روحاني؟ سپس مي بينم كه شكست خورده است ، ما مي گوييم كه ما در حال ايجاد تغييراتي هستيم و نيروهاي جوان و جديدي را مي آوريم ، در ميان اين گروه خوش بين كه منتظر شور و شوق هستند و به عنوان مثال هپروت ، رضا پهلوي خواهد آمد.

در حالي كه مشكل اساساً رفت و آمد مردم نيست ، مشكل ريشه ها و مباني غلط در رفتار و رويكرد ماست كه از زمان قاجار و قبل بوده است و به كناري و عقب آمده است.

از تنبلي و فريب گرفته تا چاپلوسي و چاپلوسي ، از دروغ و ريا و چشم پوشي از آينده ، از جهل و خودآگاهي تا حرص و سودجويي.

بنابراين ، اگر تاج باشد ، صاحب تاج را مي بوسيم ، و اگر عمامه برسد ، صاحب عمامه را چاپلوس مي كنيم ، و سپس اين يا آن را مقصر مي دانيم تا اينكه مشكلي پيش آيد. اين يك دزد است و اين يك خيانتكار است و ما بازار را براي افشاگري و تهمت تحت فشار قرار مي دهيم.

وقتي ساختار و محيط كار ، شرايط اداري و روابط قدرت و نوع تعاملات اجتماعي ما دزد و خائن باشد ، حتي بهترين افرادي كه مي آيند به فساد و سرقت آلوده هستند ، مگر اينكه در تمام اين سالها آنها نمونه ها و شواهد مختلفي را مشاهده نكرده اند. اين ما هستيم

برعكس ، در بسياري از كشورهاي جهان ، كه نيمي از ما دينداري نمي كنيم و ادعا نمي كنيم كه با آنچه ديده نمي شود و به بهشت ​​وصل هستيم ، روندها و مكانيسم هاي فعلي آن سالم تر و فساد آن كمتر است ، چي؟ زيرا ساختارها و چارچوب ها جامد و به درستي طراحي شده اند و محيط و زمينه هاي موجود راه را براي خطا باز نمي كند.

اگر كسي بخواهد مرتكب اشتباه شود ، از يك سو ، آموزش خانواده و اخلاق عمومي منجر به فساد نمي شود (به دليل ريشه هايي مانند زشتي زياد ، دروغگويي و پرهيز از ريا ، ادعا و شفافيت) و از سوي ديگر ، نظارت بر رسانه ها اين قانون اجازه فساد ، سرقت و خيانت را نمي دهد.

امروز در ايران با واقعيت هاي تلخ بي نظمي و هرج و مرج در موضوعات مختلف روبرو هستيم و بر خلاف تصور غالب ما ، راه حل اين مشكلات بيشتر در تغييرات بنيادي جامعه و نوع آموزش است. پيش دبستاني نسبت به تغيير قدرت.

ما بايد برخي اشتباهات اساسي را در نوع تفكر و درك عمومي اصلاح كنيم.

تا وقتي دانش و تفكر رعايت نشود ، تا زماني كه جايگاه وزير وزير و پسر كارگر تفاوتي نداشته باشد ، تا زماني كه برنامه اي براي آينده نداشته باشيم ، به شرطي كه تقسيم مسئوليت ها بر اساس شايستگي و. .. ما موارد بالا را آورده ايم ، اين وضعيت ماست!